۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Head Count

American: ˈhedˈkaʊnt British: hedkaʊnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

شمارش مردم، سرشماری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
تعداد مردم شمرده شده، جمع افراد (headcount هم می‌نویسند)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد head count

  1. noun number of people in a group
    Synonyms:
    census poll muster roster roll call body count inventory reckoning nose count bean-counting repertory

ارجاع به لغت head count

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «head count» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/head count

لغات نزدیک head count

پیشنهاد بهبود معانی